فرآیند تغییر در درمان انفرادی به شیوه مراجع محوری
ذهن پویا
وبلاگ شخصی محسن شاکری نسب

فرآیند تغییر در درمان انفرادی به شیوه مراجع محوری


در جریان درمان و فرآیند تغییر در رویکرد مراجع محوری توجه زیادی به نقش خود فرد و تلاش وی برای رفع مشکلش می شود.

در این رویکرد درمانگر باید دارای سه ویژگی باشد که عبارتند از :

  • مورد اعتماد و صادق باشد.با این ویژگی اعضای گروه به درمانگر اعتماد کرده و گفته های او را به عنوان یک شخص و نه صرفاً به عنوان یک متخصص،صادقانه و با خلوص تلقی می کنند.اعضا یاد می گیرند که درمانگر در صورت لزوم احساسات واقعی خود را هرچند مخاطره آمیز بدون جذابیت یا غیردرمانی ابراز می دارد. به بیان دیگر،گروه به همان اندازه که متأثر از شخص درمانگر است،از تک تک اعضا نیز تأثیر می  پذیرد.به این ترتیب است که رابطه درمانگر با اعضا مانند رابطه شخص با شخص است نه شخص با بیمار.
  • درمانگر گفته های اعضای گروه را می شنود و سعی در فهم آن دارد.علاوه بر آن در ماورای گفته ها سعی می کند که احساسات آنها را نیز بشنود؛احساساتی که در آستانه آگاهی شخص است.در فرآیند درک و شناخت،درمانگر سعی دارد خود را به جای مراجع قرار دهد و احساسات را آنگونه که شرح می دهد حس کند و سپس این احساسات را بازگو کند.درواقع افراد با شنیدن این مطالب شروع به شنیدن خود می کنند.
  • درمانگر کاملاً بی طرفانه به اعضای گروه توجه می کند.این نگرش ناشی از اعتماد او نسبت به تحقق استعدادهای بالقوه در فرد و نیز شناخت توانایی های او در یافتن راهی به منظور جهت گیری برای ایجاد تغییر در خود است.

 

فرآیند تغییر در رویکرد مراجع محوری در طی زمانی کوتاه میسر نیست و لازم است مراجع حتماً مراحلی را طی کند.به طور خلاصه این مراحل را می توان در 7 طبقه قرار داد:

مرحله اول : در این مرحله افراد به گفتگوهای سطحی روی می آورند و گویی تمایلی برای عمیق شدن بیشتر در آنها مشاهده نمی شود.در این مرحله نوعی عدم تمایل برای مبادله اطلاعات در مراجع دیده می شود.مراجع تمایلی برای برقراری رابطه با خود نشان نمی دهد و ارتباطش فقط در سطح عوامل خارجی است.

مرحله دوم : سیر این مرحله منوط به این مطلب است که آیا در مرحله قبلی شرایط مناسب فراهم شده است یا خیر.اگر در مرحله قبلی شرایطی فراهم شود که مراجع آماده پذیرش در زمان حال شود و همکاری را آغاز کند،در این صورت بیان موضوعات درباره عوامل خارج از خود شروع می شود.

مرحله سوم : در این مرحله نکته قابل توجه این است که سطح مقاومت افراد به شدت کاهش می یابد و مراجع این جرأت را پیدا می کند که راجع به خویش و تجربیاتش به بیان مطالبی دست بزند.

مرحله چهارم : در صورتی مراجع به مرحله چهارم می رسد که در مرحله قبل نسبت به او نوعی همدلی ابراز شده باشد.در پرتوی این همدلی، مراجع احساسات خود را بیان می کند و با کمی ترس و عدم اعتماد آن را تا حدی می پذیرد.

مرحله پنجم : در این مرحله نکته جالب این است که افراد زمانی که به بیان احساسات خود می پردازند از وجود همچنین احساساتی در خود متعجب می شوند.در عین حال هرچند تا حدی ترس وجود دارد اما احساسات به طور کامل بیان می شود و شخص تمام احساسات خود را ابراز می کند.

مرحله ششم : این مرحله کاملاً مشخص است و احساسی که قبلاً در درون فرد بوده است حالا به طور آنی به تجربه درمی آید.در این مرحله است که مراجع نتیجه بیان آزادانه احساس خود را می بیند و با احساس خود آن گونه که هست مواجه می شود.

مرحله هفتم : در این مرحله مراجع به زندگی عادی خود ادامه می دهد و احساسات جدیدی را تجربه می کند و آنها را در بهتر شناختن خود به کار می برد.

 

فرآیند تغییر در درمان گروهی به شیوه مراجع محوری


در این رویکرد اعتقاد راسخ بر این است که در درون هر فرد یک نیروی هدایت کننده و دستوردهنده وجود دارد و هدف درمان مراجع محوری نیز آگاه کردن مراجعان جهت زندگی درست از طریق هماهنگ شدن با این نیروی درونی است.درحقیقت مطابق این نظریه تغییر زمانی رخ می دهد که فرد بتواند این نیروی درونی را در خود هماهنگ کند و به نوعی یکپارچگی در بودن دست یابد.

این نظریه بر قابلیت یک رابطه مطلوب با فردی که به فرآیند بالیدن و تحقق بخشیدن خود اعتقاد دارد تکیه می کند.در این رابطه فردی که نسبت به دیگران مراقبت کننده و درک کننده است،عضوی شبیه درمانگر است.هرگاه درمانگر فضایی سرشار از امنیت ،توجه و درک و خلوص ایجاد کند،اعضای گروه با جهت گیری های معینی در ابعاد خاصی شروع به تغییر خواهند کرد.فرد از مرحله ناآگاهی از احساس خود،به شناخت و ابراز احساسات همزمان با تغییرات درونی در خود،حرکت می کند،از سرسختی به انعطاف پذیری؛از پنهان کردن خود درونی به ارتباط باز و شفاف و تحسین خود درونی؛از نقش بازی کردن و پوشیدن نقاب به شفافیت؛از پیداکردن علل مشکل دور از خود به توجه به نقش خویش در پیدایش مشکل؛و بالاخره از ترس و تردید در روابط نزدیک با دیگران به رابطه نزدیک با دیگران حرکت می کند.درواقع در طی فرآیند تغییر مراجع بیشتر به درون خویش و شناخت ابعاد درونی و پی بردن به نقش آنها در نحوه احساس کردنش پی می برد.

راجرز (1972) می گوید :

« بر اساس تجاربم دریافته ام که اگر بتوانم فضای سرشار از درک و شناخت و صداقت و پاداش به وجود آورم حوادث هیجان انگیزی رخ خواهد داد.اشخاص و گروه ها در چنین فضایی از سرسختی به انعطاف پذیری،از جایگاه زندگی به فرآیند زندگی کردن،از وابستگی به استقلال،از قابل پیشگویی بودن به خلاقیت غیرقابل پیشگویی،از حالت های دفاعی به خودپذیری تغییر می یابند.در حقیقت آنها مدارک زندگی کردن را توأم با گرایش تحقق بخشیدن در خود به نمایش می گذارند.لذا من نسبت به خود افراد و گروه ها اعتمادی ژرف پیدا می کنم » ( دکتر بهرامعلی قنبری هاشم آبادی)


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, :: 13:38 :: توسط : محسن شاکری نسب

درباره وبلاگ
محسن شاکری نسب# مشاور# رواندرمانگر# نوروتراپیست# مدرس دانشگاه# عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور# عضو انجمن روانشناسان ایران# مدرس کارگاههای توانمند سازی روانی اجتماعی# درمانگر اعتیاد# گروه درمانگر# انتخاب رشته کنکور# برنامه ریزی تحصیلی# بجنورد# خراسان شمالی
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان وبلاگ شخصی محسن شاکری نسبو آدرس mohsenshakerinasab.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 96
بازدید کل : 7225
تعداد مطالب : 45
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1